تخفیف!

پاییز فصل آخر سال است

قیمت اصلی $4.80 بود.قیمت فعلی $4.40 است.

پاییز فصل آخر سال است رمانی است نوشته نسیم مرعشی که توسط نشر چشمه در سال ۱۳۹۳ منتشر شده‌است و تا به حال به چاپ سی و نهم (۳۹) رسیده‌است. این رمان در سال ۱۳۹۴ برنده جایزه ادبی جلال آل احمد شده‌ است.[۱]

کتاب روایت زندگی سه دختر جوان به نام‌های شبانه، روجا و لیلا است. این کتاب سرشار از دغدغه‌های دخترانگی است و از همین جهت ممکن است برای بسیاری از دختران جوان از جذابیت بالایی برخوردار باشد. این کتاب از دو بخش تحت عنوان تابستان و پاییز تشکیل شده و هر یک از این دو بخش نیز از سه فصل مجزا برخوردار است. هر یک از فصول این کتاب توسط یکی از شخصیت‌های اصلی داستان روایت می‌شود. نسیم مرعشی در معرفی کتاب خود این‌گونه گفته‌است: هر کدام از شخصیت‌های داستان درگیر مسائل متفاوتی هستند. یکی با مهاجرت درگیر است، بعدی با هویت شغلی و اجتماعی و دیگری با روابط عاطفی. بعد از بحران‌هایی که چند سال پیش رخ داد و خیلی‌ها را دچار سردرگمی کرد، دلم می‌خواست داستانی بنویسم که شخصیت‌هایش در کنار هم معرف و نمایندهٔ نسلی باشند که خودم جزء آن هستم. شخصیت‌ها، داستان‌هایشان و فرم روایت را بر این اساس انتخاب کردم.

ناموجود

توضیحات

پائیز فصل آخر سال است

داستان پاییز فصل آخر سال است روایت گر زندگی سه دختر با نام های روجا، لیلا و شبانه است که دغدغه ها و آرزوهای مختلف دارند. مشکلات عاطفی، اجتماعی و مهاجرت، بزرگ ترین مشکلات این سه شخصیت را شامل می شود که برای بسیاری از دختران ایرانی قابل درک است و به راحتی می توانند با آن هم ذات پنداری کنند.

خلاصه ای کوتاه از کتاب پائیز فصل آخر سال است

کتاب پاییز فصل آخر سال است شامل دو بخش به نام های تابستان و پائیز است. هر دو بخش سه روایت دارد که از زبان هر یک از سه شخصیت داستان تعریف می شود. یکی از بزرگ‌ترین ویژگی های این کتاب این است که نویسنده در این کتاب قهرمان سازی نکرده است و تمام شخصیت های اصلی داستان خاکستری اند.

نویسنده با بیانی شیوا داستانی واقعی از معضلات و مشکلات این سه دختر را روایت می کند که به نظر مخاطب آشناست و می تواند به راحتی با آن ها انس بگیرد.

بخشهایی از کتاب پاییز فصل آخر سال است

فکر این که چرا به این جا رسیدیم. کجا را اشتباه کردیم کجای خلقت و با کدام فشار شالوده‌مان ترک خورد که بدون این که بدانیم برای چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمی‌توانیم از جایمان بلند شویم. نمی‌توانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم که قبل از آوار بوده‌ایم. اشتباهِ کدام طراح بود که فشارها را درست محاسبه نکرد و سازه‌مان را طوری غیر مقاوم ساخت که هر روز می‌تواند برای شکستنمان چیزی داشته باشد؟ فکر زندگی بی‌خنده و بی آرزو تکه‌تکه‌ ام می‌کند. مثل لکه‌ی زشت زرد ماست، روی پیشخان آشپزخانه.

بالای مژه‌ها خط سیاه می‌کشم. کج می‌شود مثل همیشه. مثل تمامِ خط‌ های زندگی‌ام که کشیدم و کج شد و پاک کردم و باز کشیدم و باز کج بود. مثل شب‌های مشق که صدبار با مداد قرمز لای باباهای سیاه خط می‌گذاشتم و خراب می‌شد و پاک می‌کردم و باز می‌کشیدم و باز خراب می‌شد و من می‌ماندم و دفتر پاره…

بریده هایی از کتاب پاییز فصل آخر سال است 

  • خوبیِ چت همین است. هر وقت بخواهی، چیزی می‌گویی و هر وقت نمی‌خواهی، نمی‌گویی و بدون خداحافظی گم می‌شوی. می‌توانی با بغض بخندی و هیچ‌کس نفهمد داری گریه می‌کنی. می‌توانی جواب حرفی را که دوست نداری ندهی، دست‌هایت را زیر چانه بزنی، خیره شوی به مانیتور و بگویی سرم شلوغ است.
  • خیلی وقت است داریم ادا درمی‌آوریم. ادای خوشبختی ساده‌ای که در این بدبختی محتوم ابدی گمش کرده‌ایم.
  • دارم خودم را گول می‌زنم، مثل عاشقی که به‌جای بوسه، سیلی خورده و با خود‌ می‌گوید ‌اگر با من نبودش هیچ میلی…‌

 

توضیحات تکمیلی

شابک

978-600-229-482-1

تعداد صفحات

194

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پاییز فصل آخر سال است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *