بانوی بهشتی

$3.50

بخشی از کتاب بانوی بهشتی

همهٔ ما لخت می‌گشتیم، گرچه شپش‌زدایی تمام شده بود و لباس‌هامان را از حوضچه‌هایی لبریز از محلول سیکلون پس گرفته بودیم؛ محلولی کارا و موثر که هم کار شپش‌ها را در لباس‌ها می‌ساخت و هم کار آدم‌ها را در اتاق‌های گاز. ساکنان بلوک‌هایی که با میله‌های نوک‌تیز از ما جدا شده بودند هنوز «جیره لباسشان را نگرفته بودند، با این حال فرقی نمی‌کرد و همه‌مان لخت بودیم ــ هوا وحشتناک داغ بود. اردوگاه را کاملا بسته بودند. زندانی که چه عرض کنم، هیچ شپشی جرئت عبور از دروازه‌ها را نداشت. کار جوخه‌ها متوقف شده بود. تمام روز هزاران آدم لخت وپتی توی راه‌ها و میدان‌های حاضرباش ازدحام کرده یا زیر دیوارها و روی پشت‌بام‌ها دراز کشیده بودند. داخل محوطهٔ باراک‌ها فقط می‌شد روی تخته‌ها خوابید، چون تشک‌های کاهی و پتوها را برای ضدعفونی‌کردن برده بودند. به آخرین باراک‌ها که می‌رسیدی، F. K. L. (اردوگاه ویژه زنان) به چشم می‌آمد؛ آن‌جا هم در حال شپش‌زدایی بود. بیست وهشت هزار زن را لخت کرده و از باراک بیرون رانده بودند و حالا داشتند توی راه‌ها و میدان‌ها درهم می‌لولیدند.

ناموجود

توضیحات

درباره کتاب بانوی بهشتی

کتاب «بانوی بهشتی» داستان کوتاهی از گروهی از نویسندگان لهستانی، به نام‌های «هنریک شنکه‌ویچ»،«کساوری پروشینسکی»،«تادئوش بوروفسکی»،«گوستاو هرلینگ گروجینسکی» و «ویتولد زالفسکی» با ترجمه روشن وزیری از نشر ماهی به چاپ رسید است. داستان های این کتاب با فضاهایی کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند که یکی از دل اقیانوسی خروشان و دیگری از وسط اتاق گاز، یکی از زبان تاریخ دانی جوان و دیگری از زبان روزنامه نگاری نیمه حرفه ای روایت می‌شود.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بانوی بهشتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *