توضیحات
درباره کتاب:
در کتاب ذهن درستکار، جاناتان هایت ، روانشناس اجتماعی ، با استفاده از تحقیقات پیشگامانه ی 25 ساله ی خود در زمینه روانشناسی اخلاق ، نشان می دهد که چگونه قضاوت های اخلاقی نه از عقل بلکه از احساسات ناشی می شود. او نشان میدهد که چرا لیبرالها ، محافظهکاران و آزادیخواهان چنین شهود متفاوتی در مورد درست و غلط دارند و نشان میدهد که چرا هر طرف در واقع در مورد بسیاری از نگرانیهای اصلی خود حق دارد.
هدف اصلی این کتاب این است که ضمن انتقال بخشی از یافتهها و نظریههای روانشناسی اخلاق، این امکان را به ما بدهد که عقاید اخلاقی متقابل و متفاوت را راحتتر بشنویم و درک کنیم. خصوصاً در فضای به شدت دوقطبی و جناحبندیشدهی امروز که هر تفکر سیاسی و دینی همیشه خود را حق به جانب میداند و دیگری را باطل، این کتاب میتواند کمک کند تا چند صدایی و گفتگو راحتتر شود و بحثهای پرتنش و اغلب بیفایده جای خود را به درک متقابل و گفتگوی سازنده دهد.
بخشی از کتاب:
امیدوارم روش جدیدی برای فکرکردن درباره دو موضوع بسیار مهم، آزاردهنده و تفرقهانگیز در زندگی انسان، یعنی سیاست و مذهب، به شما عرضه کنم. در کتابهای آداب معاشرت، به ما گفته میشود نباید درباره این موضوعات بحث کرد؛ ولی من میگویم این کار را انجام دهید. سیاست و مذهبْ تجلی روانشناسی اخلاقاند و فهم آنها به نزدیکشدن افراد به یکدیگر کمک میکند. هدف من در این کتاب این است که مقداری از تندی، خشم و تفرقهانگیزی این موضوعات را بیرون بکشم و بهجای آنها حیرت، شگفتی و کنجکاوی قرار دهم.
جاناتان هایت، نویسندهی این کتاب، یکی از شناختهشدهترین روانشناسان اخلاق به حساب میآید و در حال حاضر استاد دانشگاه نیویورک است. او در این کتاب سه حرف اصلی مطرح میکند که یادآوری هر کدام از این سه نکته به هنگام کشاکشهای اخلاقی سودمند خواهد بود.
بریدههایی از کتاب:
- اخلاق پیوند میدهد و کور میکند. اخلاق ما را به تیمهای ایدئولوژیکی پیوند میدهد که با یکدیگر مبارزه میکنند، به گونهای که انگار سرنوشت دنیا به پیروزی جناح ما در این نبردها بستگی دارد. همچنین اخلاق باعث میشود حضور انسانهای خوب در تیمهای مقابل را نبینیم، افرادی که هر کدامشان حرفهای مهمی برای گفتن دارند.
- نیاز شدید انسان به عزت نفس هیچ گونه منطق تکاملی ندارد. آزمایشهای متعدد نشان داده وقتی فرصت فریب کاری پیش بیاید بسیاری از انسانهای صادق و درستکار نیز متقلب خواهند شد.