توضیحات
معرفی کتاب کاروان امید: سرگذشت تری فاکس
کاروان امید، داستان زندگی تری فاکس است. تری فاکس یک جوان کانادایی بود با زندگی معمولی هر جوانی در سن و سال او؛ سرگرم درس و ورزش و تفریح. اما اتفاقی زندگیاش را زیر و رو کرد. در ۱۹ سالگی تشخیص دادند که سرطان پیشرفته استخوان دارد و در نتیجه بیماری یک پایش را از دست داد. و این انتخابهای آدمها در شرایط دشوار است که میتواند از یک آدم معمولی، قهرمانی بسازد. تری فاکس بعد از این که بر افسردگی ناشی از شرایطش فایق آمد، تصمیم گرفت گامی فراتر بردارد. او که در دوران بستری شدنش از نزدیک شرایط دشوار بیماران سرطانی را دیده بود عزم کرد برای مبارزه با این بیماری کاری بکند. و اینگونه بود که «ماراتن امید» شکل گرفت. او تصمیم گرفت از شرق تا غرب خاک کانادا را بدود و برای تحقیقات مربوط به مبارزه با سرطان پول جمع کند. تصمیمی که برای هر دونده حرفه ای اقدامی بسیار بلندپروازانه و دیوانهوار تلقی میشود چه رسد به دونده ای با یک پا. او شش ماه تمام هر روز حدود ۴۰ کیلومتر، یعنی مسافتی نزدیک به یک مسابقه دوی ماراتن، را دوید و تا آخرین نفس تسلیم نشد. «کاروان امید» داستان مبارزه تری است با ناامیدی و یاس و نمایشی است شگفت انگیز از پیروزی اراده انسان.
بخشهایی از کتاب کاروان امید
«ما همه افسون سادگي رؤياي تري شده بوديم، رؤياي جواني که از طرفي آنقدر معصوم بود که باور داشت ميتواند دنياي بهتري بسازد و از طرف ديگر آنقدر عاقل بود که نهضت خودش را آرام آرام پيش ببرد. ما از تري قهرمان ساختيم زيرا او آنچه را که لازمه قهرماني است انجام داد: او با حضورش دنياي ما را بهتر کرد. ما تري را قهرمان شمرديم زيرا او از ميان مردم عادي برخاسته بود و ما تکهاي از وجود خودمان را در او ميديديم.»