توضیحات
درباره کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
راهنمای مردن با گیاهان دارویی، نخستین رمان عطیه عطار زاده، دنیای عجیب دختری نابینا را روایت میکند. او به همراه مادرش در خانهای قدیمی به کار خشک کردن و فروش گیاهان دارویی اشتغال دارد. دختر که از 5 سالگی در اثر حادثهای بیناییاش را از دست داده، با تقویت سایر قوای حسیاش نسخه متفاوتی از زندگی را تجربه میکند.
زندگی یکنواخت و منزوی راوی از روزی که همراه با مادرش به یک جمع فامیلی میرود، دگرگون میشود. میل و اشتیاق دختر به شناخت دنیای بیرون ماجراهای غیرقابل پیشبینی بعدی را رقم میزند. او را به قلمرو جنون و عصیان میکشاند و خشونت و عشق را در هم میآمیزد. ادراکات ماورایی راوی در نیمه دوم کتاب فضایی گوتیک و تکاندهنده را خلق میکند.
درباره نویسنده کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
عطیه عطارزاده شاعر، مستندساز و نویسنده متولد سال 1363 در تهران است. او پس از انتشار کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی، رمان دیگری به نام “من، شماره سه” منتشر کرد.
عطارزاده مجموعه شعری به نام “اسب را در نیمهی دیگرت برمان”دارد که در سال 1395 جایزه شعر خبرنگاران را دریافت کرد.
بخشهایی از کتاب
- آن قدر به دیدن چیزها با دو چشم عادت کرده اند که توانایى حقیقى دیدن را از دست داده اند. در کتابى شنیده ام حس دیدن مانند حس جهت یابى به مرور زمان در نوع آدمیزاد از بین رفته است. قدیم ها که نه نقشه اى در کار بود و نه جاده و خیابانى، آدم ها مانند پرندگان چشم هاى شان را مى بستند و مسیرشان را حدس مى زدند. اما حالا ناچارند نام خیابان ها و کوچه ها را حفظ کنند و مدام توى نقشه ها بگردند تا خودشان را پیدا کنند. دیدن هم همین طور است، اگر از آن استفاده نکنى، ذره ذره از دستش مى دهى
- در خون آدم ها، چیزهایى هست که هیچ جوره نمى شود ازشان گذشت. این حقیقت محض است که آدم ها تمام نمى شوند و با خون شان ادامه مى یابند. این را مى شود از رمان ها هم فهمید، مثلا برادران کارامازوف که مادر مى گوید بهترین نمونه و رمان وراثتى است، یعنى رمانى که حول محور روابط خونى شکل مى گیرد. اگر این حرف درست باشد، حالا که من این جا نشسته ام و به خرت خرت صندلى و صداى افتادن زالوها بر زمین گوش مى دهم، مادر در تن من ادامه دارد.