توضیحات
درباره کتاب جنایت و مکافات
کتاب جنایت و مکافات که در سال ۱۸۶۶ توسط فیودور داستایفسکی روسی نوشته شده در زمره ماندگارترین آثار ادبی تاریخ است. داستایفسکی در جنایت و مکافات خواننده را به تفکر درباره این پرسش وادار میکند: آیا هدف وسیله را توجیح میکند؟ داستان این کتاب درباره دانشجوی جوانی به نام راسکولنیکف است که زن رباخواری را به همراه خواهرش که غیرمنتظره وارد ماجرا میشود به قتل میرساند. او این کار را با انگیزههای پیچیدهای انجام میدهد که حتی خود نیز نمیتواند به آنها اعتراف کند. مکافات جنایتی که راسکولنیکف مرتکب آن شده، افکار جنونآمیزی است که او را رها نمیکنند. تا جاییکه سونیا وارد داستان میشود. زنی که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش مجبور به تنفروشی شدهاست.
داستایفسکی تحت تاثیر هگل فیلسوف آلمانی که نظریه ابر انسان را مطرح کردهبود جنایت و مکافات را نوشتهاست. او در دو اثر دیگر خود یعنی یادداشتهای زیرزمینی و برادران کارامازوف نیز به طرح این موضوع میپردازد. موضوعی که سالهای طولانی در زندان و تبعید ذهن این نویسنده مشهور روسی را درگیر کردهبود در کتاب جنایت و مکافات به نتیجه میرسد. آیا همانطور که هگل میگوید اگر آرمان و هدف شریف و متعالی باشد با هر وسیلهای حتی جنایت میتوان به آن رسید؟
انتشارات نگاه اثر تاریخی جنایت و مکافات را با ترجمه اصغر رستگار بارها تجدید چاپ کردهاست.
درباره نویسنده کتاب جنایت و مکافات
فیودور میخایلوویچ داستایفسکی متولد ۱۸۲۱ و درگذشته ۱۸۸۱ است. ویژگی منحصر به فرد این نویسنده روسی بررسی زوایای روانی انسانها و چالشهایی است که در زندگی با آن مواجه میشوند. او در محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن سن پترزبوگ رفتوآمد داشت. موضوعی که در نهایت او را با جرم براندازی حکومت وقت روسیه راهی زندان و تبعید کرد. داستایفسکی درباره تجربه قرار گرفتن در برابر جوخه اعدامی مصنوعی که بعدها فهمید برای شکنجه و گرفتن اعتراف بناشده بود میگوید: «به خاطر ندارم که در هیچ لحظه دیگری از عمرم به اندازه آن روز خوشحال بوده باشم.»