هفت خان رستم – محسن دامادی
$3.50
بخشی از کتاب هفت خان رستم
دیوها از نخستین روز که آدم خلق شد، با او دشمنی کردند. حکایت آن دور و دراز است. برمیگردد به اینکه خداوند به مخلوقات گفت: آدم را خلق میکنم و همه باید به او سجده و او را ستایش کنند. موجوداتی که جنسِ آنها از آتش بود اعتراض کردند. از خدا پرسیدند: مگر آدم چه ویژگی دارد؟ خدا گفت: آدم از خاک است، ولی در کالبد او از روح خود خواهم دمید. او دارای ذرهی الهی است. اگر قدر ذرهی خود را بداند، میتواند سیر کمال کند و به مقامی الهی برسد.
موجوداتی که از جنس آتش بودند گفتند: چون آتش از خاک برتر است، ما آدم را ستایش نخواهیم کرد. خدا گفت: پس رانده شدید.
آدم خلق شد. دیوها که دیدند در مقابلِ ارادهی خدا نمیتوانند کاری بکنند، به خدا گفتند: در مقابل عبادتی که عمری به درگاه تو داشتیم چه خواهی داد؟ خدا پرسید: چه میخواهید؟ آنها گفتند: همین آدم را که عزیز توست، از تو دور کنیم. خدا گفت: اما به کسانی که صادقانه مرا دوست دارند نمیتوانید نزدیک شوید.
گویی خداوند با این داستان نمایشی زیبا، از ابتدا آموخت، راه نفوذ دیوها در فکر آدمها، خود آدمها هستند. مثلاً کسی که گرفتار تَکَبُر شود، مجال میدهد دیو نفْس، او را در دام خودپسندی، خودخواهی، خودنمایی و خودفریبی گرفتار کند.
در مقابل، راه دور کردن این دیو پلید، فروتنی و تواضع، بویژه در برابر خداوند است.
ناموجود
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.